- موضوعات متنوع تربیتی
- /
- موضوعات متفرقه
سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سرورمان محمد امین. بار خدایا تنها آنچه به ما آموختی را میدانیم و تو بسیار دانا و حکیم هستی. بار خدایا چیزی به ما بیاموز که ما را سود رساند و ما را از آنچه به ما آموختی بهره مند ساز و علم ما را بیفزای و حق را به ما حق بنما و ما را توفیق پیروی از آن عنایت فرما و باطل را به ما باطل بنما و ما را توفیق پرهیز از آن عنایت فرما و ما را از زمرهی کسانی قرار بده که به سخن گوش فرا مىدهند و بهترين آن را پيروى میكنند و با رحمت خود ما را از جملهی بندگان صالح خود قرار ده.
خواب خوب:
برادران بزرگوار، در این درس تلاش میکنم موضوعات در راستای نیاز برادران مؤمن باشد. وقتی انسان به موضوعی که از آن رنج میبرد میپردازد تأثیر و کارایی آن از موضوعات غير متداول بیشتر است.هر کدام از ما دوست داریم وقتی سر بر بالین میگذاریم خوابهای خوب و خوشحال کنندهای ببینیم. خواب سیدنا یوسف علیه وعلی نبينا أفضل الصلاة والسلام در قرآن این گونه بیان شده است که خداوند میفرماید:
﴿إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ﴾
﴿[ياد كن] زمانى را كه يوسف به پدرش گفت اى پدر من [در خواب] يازده ستاره را با خورشيد و ماه ديدم. ديدم [آنها] براى من سجده میكنند.﴾
چنان که در همین سوره (سوره یوسف) خواب پادشاهی که سیدنا یوسف نزد او رفت، بیان شده است، جایی که خداوند میفرماید:﴿وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ ﴾
﴿و پادشاه [مصر] گفت من [در خواب] ديدم هفت گاو فربه است كه هفت [گاو] لاغر آنها را میخورند و هفت خوشهی سبز و [هفت خوشه] خشگيده ديگر، اى سران قوم اگر خواب تعبير میكنيد در بارهی خواب من به من نظر دهيد.﴾
در احادیث شریف متنهای فراوانی دربارهی خوابهای صادقانه وارد شده است و در حقیقت خواب از ويژگیهای انسان است و اگر بخواهید حکمت بزرگ آن را دریابید بدانید که این امر دلیلی بر زندگی روانی انسان دارد که انسان پس از مرگ آن را خواهد زیست.پس اگر یک یا دو مرد و یا یک یا دو دختر جوان بر یک بستر بخوابند در این حالت فضا یکی است، بستر یکی است، درجهی حرارت و رطوبت و مکان و تمام شرایط یکسان است. شاید یکی از دو جوان خوابی ببیند که از شادی به هوا پرد و دیگری خوابی ببیند که بر اثر آن دلشکسته شود، در حالی که شرایط هر دو یکسان بوده است.
بنابراین شما یک زندگی روحی روانی دارید که از شرایط مادی فراتر میرود. از انس بن مالک از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده که فرمود:
((الرُّؤْيَا الْحَسَنَةُ مِنَ الرَّجُلِ الصَّالِحِ جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَأَرْبَعِينَ جُزْءًا مِنَ النُّبُوَّةِ((
«رؤیای نیکی که فرد نیکوکار میبیند بخشی از چهل و شش بخش نبوت است.»
انواع غيب:
1 – غيبی كه كسی جز خدا نمیداند:
یکی از ويژهترین ويژگیهای نبوت راستین بودن آن است. راستگویی پیامبر یکی از مهمترین ويژگیهای نبوت است و وقتی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم این حدیث را گفتند منظور این بود که راستی آن چون راستی و درستی نبوت است نه چنان که برخی فکر میکنند اگر کسی خواب خوب ببیند در شرف نبوت است، خیر، ارتباط حدیث با پیامبری این است که خواب خوب و صادقانه مانند نبوت درست و حقیقت است.به همین دلیل این خواب نیک مژده و بشارت نامیده شده است. در حقیقت نوعی غیب است یعنی گذری بر جهان غیب، بنابراین ناگزیر باید مقدمهای از غیب برای این موضوع بیان شود. وقتی سخن از غیب را به پایان بردیم به خواب میرسیم.
نخست آنکه یک غیب وجود دارد که خداوند آن را مخصوص خود نموده و هیچ کس از آفریدههایش، هر که میخواهد باشد، از آن آگاهی ندارد حتی پیامبران او. آری، نوعی غیب وجود دارد که خداوند به خود اختصاص داده و کسی از آن آگاه نیست مانند برپایی قیامت. نمونهی این غیب ويژهی الهی قیامت صغری است و قیامت صغری همان مرگ انسان است. قیامت کوچک همان زمانی است که انسان در آن میمیرد و قیامت کبری آن روزی است که انسان در آن بر انگیخته میشود و مورد محاسبه قرار میگیرد. روز قیامت، قیامت کبری است و مرگ انسان قیامت صغری. دلیل این گفته در آیهی زیر بیان شده است:
﴿قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ﴾
﴿بگو هر كه در آسمانها و زمين است جز خدا غيب را نمیشناسند و نمیدانند كى برانگيخته خواهند شد.﴾
و در بارهی قیامت کبری میفرماید:﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾
﴿از تو در بارهی قيامت میپرسند [كه] وقوع آن چه وقت است بگو علم آن تنها نزد پروردگار من است جز او [هيچ كس] آن را به موقع خود آشكار نمیگرداند [اين حادثه] بر آسمانها و زمين گران است جز ناگهان به شما نمیرسد [باز] از تو میپرسند گويا تو از [زمان وقوع] آن آگاهى بگو علم آن تنها نزد خداست ولى بيشتر مردم نمیدانند.﴾
پس علم به این دو نوع غیب قیامت کبری و قیامت صغری علمی است که خداوند آن را فقط به خودش اختصاص داده است و هیچ کس حتی پیامبران الهی از آن آگاهی ندارند. در آیهی سوم خداوند میفرماید:﴿إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَداً وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾
﴿در حقيقت خداست كه علم [به] قيامت نزد اوست و باران را فرو میفرستد و آنچه را كه در رحمهاست میداند و كسى نمیداند فردا چه به دست میآورد و كسى نمیداند در كدامين سرزمين میميرد در حقيقت خداست [كه] داناى آگاه است.﴾
در روایتها آمده است که امام مالک، فرشتهی مرگ را در خواب دید. به او گفت ای فرشتهی مرگ از عمر من چقدر باقی مانده است. او با دست عدد پنج را نشان داد. وقتی بیدار شد گفت: آیا پنج سال بود یا پنج ماه یا پنج روز یا پنج ساعت و یا پنج دقیقه؟ وقتی تعبیر این خواب را از امام ابن سیرین پرسید، ایشان گفت: ای امام، فرشتهی مرگ به تو میگوید: این پرسش از پنج چیز است که فقط خداوند آن را میداند. این تعبیر خواب است. اگر در پی حکمت نهان ماندن وقت مرگ باشیم به نتایج بسیار خوبی دست خواهیم یافت. اگر خداوند وقت مرگ کسی را به او میگفت مثلا میفرمود ای انسان تو هفتاد و شش سال و شش ماه و هفت روز و پنج ساعت و سه دقیقه و سه ثانیه زندگی خواهی کرد آن وقت این انسان چه میکرد؟ فعالیت و تلاش او متوقف میشد و این مشکل بزرگی است. اگر انسان زمان مرگ را بداند همه چیز پایان مییابد؛ زیرا محال است که انسان کاری بکند که نتیجهی آن را میداند.بهترین و دقیقترین شاهد مثال این آیه است:
(﴿فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾)
((پس البته نبايد جز مسلمان بميريد.))
به خدا آیهای شگفت انگیز است. ای خدا آیا مرگ به دست ماست که فرمودهای نخواهیم مرد مگر آنکه مسلمان باشیم. مرگ در دست تو است ای پروردگار و در دستان ما نیست. پس معنای این آیه چیست؟ یعنی مرگ به سراغ شما نیایید مگر این که مسلمان باشید.باری مثالی خنده دار بیان شد. شرکت هواپیمایی آمریکا بلیط سفر به آمریکا را پانصد هزار عرضه میکند. فرض کنیم اگر سفر نکنید به همان میزان زیان میبینید. این شرکت شما را از خانه ببرد و تنها یک دقیقه بیرون از خانه منتظر بماند و ساعت حضورش هشت صبح تا هشت شب باشد، چه کار میکنید؟ پانصد هزار به شما باز گردانده نمیشود و آنها تنها یک دقیقه بیرون از خانه منتظر شما میمانند. من فکر میکنم اگر این خبر را به هزار نفر عرضه کنیم هزار نفرشان از همان ساعت هشت با کیف و چمدان پشت دربها منتظر میایستند.
این معنای سخن خداوند بزرگ است:
(﴿فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾)
((پس البته نبايد جز مسلمان بميريد.))
بنابراین شما که زمان مرگ را نمیدانید باید هر لحظه خود را برای استقبال از آن آماده کنید. با توبه و عمل نیک در راه خدا و ادای حقوق و همهی وظایف خود را آماده سازید. تا وقتی که فرشتهی مرگ بیاید برای رفتن با او آماده باشید.عوام میگویند: قیامت پیش از هزارهی دوم بر پا میشود. این را حدیث میدانند. این سخن بی اساس است و دروغی است که به رسول الله بستهاند و ایشان فرموده هر کس عمدا بر من دروغ ببندد جایگاه او جهنم خواهد بود.
این غیب نخست است.
2 – غيبي که خدا و رسول میداند:
اما غیب دوم آن غیبی است که خداوند آن را میداند و به پیامبرش نیز گفته است. این موضوعی جداست و برای تأیید نبوت و تصدیق پیامبری آنان صورت گرفته است. یعنی شخصی میآید و ادعا میکند: «من رسول خدا هستم» زیباست. اما آیا ما باید هر کسی را که ادعا کند پیامبر است، تایید کرده و بپذیریم؟ خير، کسی که میگوید: من پیامبر خدا هستم، ناگزیر باید یک معجزه بیاورد. اگر پیامبر این کار را انجام داد پس تأییدی از سوی خداوند بر پیامبری اوست و از مستلزمات نبوت به همراه داشتن معجزه است. از معجزههای پیامبران این بود که فقط غیبی را میدانستند که خداوند به آنان اجازه داده بود. و این نکته از این آیه برداشت میشود:(﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَداً * إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَداً﴾)
﴿ داناى نهان است و كسى را بر غيب خود آگاه نمیكند * جز پيامبرى را كه از او خشنود باشد كه [در اين صورت] براى او از پيش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت ﴾
پس این غیب سه نوع دارد؛ غیب گذشته و آینده دو بعد زمانیاند و غیب حال بعد مکانی است. از جمله غیبهای گذشته میتوان به آیهی زیر اشاره نمود:﴿ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ﴾
﴿اين [جمله] از اخبار غيب است كه به تو وحى میكنيم و [گرنه] وقتى كه آنان قلمهاى خود را [براى قرعه كشى به آب] میافكندند تا كدام يك سرپرستى مريم را به عهده گيرد نزد آنان نبودى و [نيز] وقتى با يكديگر كشمكش میکردند نزدشان نبودى.﴾
این خبرها را از کجا آوردهای؟ اگر رسول خدا نبودی این خبرها را نمیآوردی. این غیب گذشته بود. اما غیب آینده را در این فرمودهی الهی ببینید:﴿غُلِبَتِ الرُّومُ﴾
﴿روميان شكست خوردند.﴾
عملا پس از هفت سال رومیان بر فارسها پیروز شدند. این از خبرهای غیبی آینده بود. آیات فراوان و احادیث بی شماری از این نمونهها وجود دارد. حدیث نشانههای قیامت بزرگ از جملهی این غیبهایی است که خداوند به رسولش بیان داشته است تا او را تأیید کرده و در تصدیق نبوتش صحه بگذارد. میفرماید:﴿وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً وَيَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴾
﴿و اسبان و استران و خران را [آفريد] تا بر آنها سوار شويد و [براى شما] تجملى [باشد] و آنچه را نمیدانید میآفريند.﴾
هواپیما در مفهوم این آیه نهفته است. سفینهی فضایی نیز در این مصداق گنجانده شده است. و کشتی و قطار نیز در این آیه وارد گشتهاند. اما غیب حال حاضر بعد مکانی است، خداوند میفرماید:(﴿أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللَّهَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ﴾)
﴿آيا ندانسته اند كه خدا راز آنان و نجواى ايشان را میداند و خدا داناى رازهاى نهانى است.﴾
شخصی نامهای به قریش نوشت که مواظب باشید محمد به شما حمله خواهد کرد. خداوند پیامبرش را از این مورد آگاه نمود. شخصی دیگر به صفوان بن امیه گفت: ای صفوان، به خدا سوگند اگر قرضهای سنگین من نبود و اگر از ترس فرزندان کوچکم نبود میرفتم و محمد را میکشتم و شما را از دست او راحت مینمودم. صفوان گفت: ای عمير قرضهایت را من میپذیرم هر چه که باشد. اما فرزندانت تا هر زمان زنده باشند، فرزندان من خواهند بود. پس برو و قصد خود را عملی کن. عمیر به مدینه رسید و عمر رضي الله عنه او را شمشیر به دست دید. او را با بند شمشیرش بست و نزد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برد. گفت: ای رسول خدا، این عمیر دشمن الله است و قصد بدی دارد. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: او را رها کن ای عمر و از او دور شو. عمر او را رها کرد و از او فاصله گرفت. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ای عمیر، به من نزدیک شو. چه باعث شده اینجا بیایی؟ گفت: آمده ام فرزندم را از اسارت آزاد کنم. فرمود: این شمشیر چیست؟ گفت: خداوند این شمشیر را نابود کند که در جنگ بدر برای ما سودی نداشت. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: آیا به صفوان نگفتی که اگر قرضهای طاقت فرسایم نمیبود و اگر نگران رنج کشیدن فرزندان کوچکم نبودم محمد را میکشتم و شما را از دست او راحت مینمودم. و صفوان به تو چنین و چنان گفت... او ایستاد و گفت: گواهی میدهم که تو رسول الله هستی؛ زیرا این ماجرا میان من و صفوان گذشته بود وتنها خدا از این راز آگاه بود.و باری دیگر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برای موضوع خاصی نزد یهودیان بود. آنان توطئهای چیدند که یکی از ایشان روی بامی برود که او در سایهی آن نشسته است و تخته سنگی روی او بیندازد و او را بکشد. اما وحی نازل شد و او را از این توطئه آگاه نمود. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برخاست و یارانش نیز بلند شدند و به این ترتیب نقشهی آنان نقش بر آب شد.
پس غیب حال، گذشته و آینده را داریم.
3 – غیب واقع:
غیبی دیگر نیز وجود دارد که مجازا غیب نامیده میشود. یعنی در آسمان که اکنون بادها میوزند شما از اخبار هواشناسی پی میبرید که یک موج آزاد از منطقهی شمال در حال آمدن است. حرارت از حد مجاز بالاتر میرود و بادهای گرم میوزند و در زمستان: بادها سرداند و فردا مثلا حرارت کمتر از میانگین خواهد بود. آنان چگونه به این غیبها دست یافتهاند؟ این درجه حرارت بالا یا پایین در اروپا مثلا ثبت شده است. واضحتر از این، اخبار منطقهی کم فشار جوی است که میگویند:منطقهی کم فشار جوی با سرعت سیصد کیلومتر در ساعت مثلا از روی اروپا در حال عبور است. میان ما و اروپا سه هزار کیلومتر فاصله است. مسافت را محاسبه و بر سرعت تقسیم کنید. میگویند بعد از سه روز ما با منطقهی کم فشار جوی رو به رو خواهیم بود و بارانهای شدیدی را به همراه خواهد داشت. این علم را مجازا علم غیب مینامند ولی ابزارهایی وجود دارد که این اخبار را کشف میکند. همین طور جنین در شکم مادر که پزشکان مایع آمینوس را میگیرند و با آزمایش آن جنسیت جنین را تعیین میکنند یا با سونوگرافی به این کار میپردازند. پس آن چیزی را که عوام غیب میدانند، غیب نیست بلکه آشکار است. میگویند: منطقهی کم فشار بر روی اروپا متمرکز شده است و ارتباطات بسیار سریع انجام میشود. با محاسبهی مسافت و سرعت و سمت و سو ما خبر از بارش در چهار روز آینده میدهیم و مردم این را مجازا غیب میدانند در حالی که غیب نیست و بلکه غیب واقعیت است که خداوند اجازه داده دانسته شود و هر چیزی را که خداوند به آن اجازه داده غیب نیست. میفرماید:
﴿اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴾
﴿خداست كه معبودى جز او نيست زنده و برپادارنده است نه خوابى سبک او را فرو میگيرد و نه خوابى گران آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست كيست آن كس كه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند آنچه در پيش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است میداند و به چيزى از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمیيابند كرسى او آسمانها و زمين را در بر گرفته و نگهدارى آنها بر او دشوار نيست و اوست والاى بزرگ.﴾
اما بیشتر مردم شکاک میگویند: با این سخن خداوند چه کنیم که میفرماید:﴿إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَداً وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾
﴿ در حقيقت خداست كه علم [به] قيامت نزد اوست و باران را فرو میفرستد و آنچه را كه در رحمهاست میداند و كسى نمیداند فردا چه به دست میآورد و كسى نمیداند در كدامين سرزمين میميرد در حقيقت خداست [كه] داناى آگاه است.﴾
انسان دانسته که جنین یا پسر است یا دختر و پاسخ آسان است، خداوند نگفته و آن کس که در رحمهاست یعنی مذکر یا مونث را میداند. فرموده: «میداند آنچه» پس چه کسی میتواند بداند که این جنین عالم خواهد شد یا بدبخت یا خوشبخت یا عمر دراز خواهد داشت یا کوتاه عمر است. دعوتگر بزرگی میشود یا مجرمی خطرناک میگردد. رنگ پوست و چشم و ويژگیهای او را چه کسی میداند؟ یا اینکه با چه کسی ازدواج خواهد کرد و چند فرزند خواهد آورد و رزق وروزیاش چه خواهد بود. تا کنون حدود یک میلیون ژن کشف شده است. یک میلیون اطلاعات برنامه ریزی شده و جایگذاری شده در سلول نطفهی منی قرار دارد و تاکنون انسان توانسته فقط هشتصد نکته از آن را کشف کند. این علم غیب نیست. علم غیب یعنی اینکه چیزی را بدانید که وجود کنونی نداشته باشد.جنیان مطلقا غیب نمیدانند:
یک نکتهی دیگر نیز وجود دارد که باید همگی آن را بدانیم. چیزهایی که میان مردم دربارهی جن وجود دارد که آنان غیب را میدانند و تمام کارهایی که مردم انجام میدهند حتی اگر بازی باشد. با توجه به برج و گفتههای کاهنان و رمالان و جادوگران این را در فنجان قهوه میخوانیم و.. همه و همه دروغ و نیرنگ و فریب است و هیچ پایه و اساسی ندارد و هرکس این کارها را بکند، گناهکار است.از ابوهریره و حسن از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روایت است که فرمود:
))مَنْ أَتَى كَاهِنًا أَوْ عَرَّافًا فَصَدَّقَهُ بِمَا يَقُولُ فَقَدْ كَفَرَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ((
«کسی که نزد پیشگو یا کاهنی برود و سخنان او را تأیید نماید، به آنچه بر محمد صلی الله علیه و سلم نازل گشته کفر ورزیده است.»
﴿فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ﴾
«پس چون مرگ را بر او مقرر داشتيم جز جنبندهاى خاكى [=موريانه] كه عصاى او را [به تدريج] میخورد [آدميان را] از مرگ او آگاه نگردانيد پس چون [سليمان] فرو افتاد براى جنيان روشن گرديد كه اگر غيب میدانستند در آن عذاب خفت آور [باقى] نمیماندند.»
سیدنا سلیمان جن را به کار سخت واداشت و خود مرد. آنان تنها زمانی که عصایش که بر آن تکیه داشت شکست و وی افتاد، متوجه مرگ او شدند.بنابراین انواع غیب عبارت است: غیبی که فقط خود خداوند میداند که این نوع نخست است و غیبی که خداوند به پیامبرانش برای تأیید نبوتشان داده که سه نوع دارد: غیب گذشته و حال و آینده و این نوع دوم غیب است و یک غیب دیگر نیز وجود دارد که مردم فکر میکنند غیب است مانند پیش بینیهای هواشناسی و چیزهایی که با دلایل ونشانه به دست میآیند که اینها اصلا غیب نیستند و فقط عوام آن را غیب میدانند و اما جن به هیچ وجه غیب نمیدانند و شاهد آن هم آیهی زیر است:
﴿فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ﴾
«پس چون مرگ را بر او مقرر داشتيم جز جنبندهاى خاكى [=موريانه] كه عصاى او را [به تدريج] میخورد [آدميان را] از مرگ او آگاه نگردانيد پس چون [سليمان] فرو افتاد براى جنيان روشن گرديد كه اگر غيب میدانستند در آن عذاب خفت آور [باقى] نمیماندند.»
این مقدمهای بود بر موضوع رؤیا و خواب.بشارت:
اما غیبی به نام بشارت وجود دارد و آن چیزی است که مؤمن نیک کردار در خواب خود میبیند و پس از آن تحقق مییابد و در حدیث شریف آمده است:از انس بن مالک از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده که فرمود:
((الرُّؤْيَا الْحَسَنَةُ مِنَ الرَّجُلِ الصَّالِحِ جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَأَرْبَعِينَ جُزْءًا مِنَ النُّبُوَّةِ((
«خواب خوبی که فرد نیکوکار میبیند بخشی از چهل و شش بخش نبوت است.»
از مالک از هشام بن عروه از پدرش روایت شده که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در تفسیر آیه: ﴿ لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ ﴾: ﴿ در زندگى دنيا و در آخرت مژده براى آنان است.﴾ فرمود: خوابهای نیک و خوبی است که فرد مسلمان در باره خودش میبیند و یا کس دیگری در باره اش میبیند.
محور درس این است. مقدمه تمام شد. یعنی به عبارت دیگر خواب نوعی اعلام مستقیم از سوی الله به مؤمن است. وحی بر پیامبران نازل میشد اما مؤمنان خواب صادقانه دارند یعنی یکی از راههای ارتباط مستقیم با خداوند. خدا به پیامبرانش وحی میفرمود. ای محمد خداوند تو را سلام میرساند و میگوید. این ارتباط مستقیم است که با سیدنا جبرئیل انجام میگیرد. اما مؤمن چگونه ارتباط مستقیم با خداوند برقرار کند؟ بی تردید از طریق خوابهای صادقانه که میبیند یا برایش میبینند.
صادقترین اوقات خواب:
علما میگویند: صادقترین وقت خواب دیدن در پایان شب میباشد یعنی پیش از نماز صبح یا پس از آن یا در خواب قیلوله و خواب بعد از ظهر. اما خواب پس از عصر که عیلوله نام دارد باعث بیماری انسان میشود و پس از عصر خواب صادقانه وجود ندارد بلکه فقط نوعی خواب معمولی است.این لطیفهی زیبا را گوش کنید. یکی از کارمندان وزارت اوقاف میگفت: پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را در خواب دیدم که میفرمود به فلانی بگو تو را در فلان پست منصوب نماید. مسئول به او گفت: این خواب را کی دیدی؟ او گفت: دیشب ساعت دوازده شب. وی به او گفت: من پیامبر را در صبح خواب دیدم و به من گفت: او دروغ میگوید حرف او را باور نکن.
خواب صادقانه بخشی از بشارتهاست. گاهی انسان خوابی بی سر و ته و پریشان و درهم و برهم میبیند. علما میگویند: این خوابها تعبیر نمیشوند بلکه اینها خوابهای پریشان هستند. کسی غذای سنگین میخورد و میخوابد. با خشم و عصبانیت میخوابد. یا در محل وزش باد میخوابد. حالتهای معینی وجود دارد که خواب در آن اتفاق میافتد یا مثلا پس از یک گفتوگوی بسیار حساس میخوابد. به این نوع خوابها به هیچ عنوان توجهی نمیشود ومهم نیستند بلکه تنها خوابهای پریشان هستند.
از لطایفی که در کتابهای ادبی آمده این است که شخصی شاعر بود و خوابی دید که نزد امیری رفته و برای تکسب در دربار او شعری سروده است. گفت: ای امیر، من در خواب دیدم که یک اسب و خدمتکارانی دارم و دینارهایی در دستم قرار دارد. گروهی از علما و دانشمندان گفتند خواب خوبی دیدهای و خوابها تعبیری دارند. خوابت را برای امیر تعریف کن تا تعبیرش را بیابی و گفتند تعبیر آن این است که امیر اسب و دینار و خادم به تو هدیه میکند. امیر به او گفت: اینها خوابهای پریشان است و ما چیزی از تعبیر خواب نمیدانیم.
رؤیای صادق و صالح رؤیای مؤمن است:
خواب صادقانه همان خواب مؤمن است که در حدیث آمده است:از انس بن مالک از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده که فرمود:
((الرُّؤْيَا الْحَسَنَةُ مِنَ الرَّجُلِ الصَّالِحِ جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَأَرْبَعِينَ جُزْءًا مِنَ النُّبُوَّةِ((
«رؤیای نیکی که فرد نیکوکار میبیند بخشی از چهل و شش بخش نبوت است.»
﴿فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ﴾
﴿ و وقتى با او به جايگاه سعى رسيد گفت اى پسرک من من در خواب [چنين] میبينم كه تو را سر میبرم پس ببين چه به نظرت میآيد؟ گفت: اى پدر من، آنچه را مأمورى بكن إن شاء الله مرا از شكيبايان خواهى يافت.﴾
خواب پیامبران یک چیز است و خواب مؤمنان چیزی دیگر است. خواب پیامبران دستوری از جانب خداوند است. دانشمندان گفتهاند پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پیش از بعثت وقتی خواب میدید از همان پیامدها و نتایج نبوت بوده است اما وقتی که پس از بعثت خوابی میدید دیگر نوعی وحی بود و این نوع مخصوص پیامبران بوده است.از عائشه همسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روایت است که گفت:
((كَانَ أَوَّلُ مَا بُدِئَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مـِنَ الْوَحْيِ الرُّؤْيَا الصَّادِقَةَ فِي النَّوْمِ فَكَانَ لا يَرَى رُؤْيَا إِلا جَاءَتْ مِثْلَ فَلَقِ الصُّبْحِ((
«اولين بار که به حضرت وحي شد رؤيای صادقه بود و خوابهایی میدید که چون صبح روشن اتفاق میافتاد.»
یک تحلیل وجود دارد که میزان صحت آن را نمیدانم. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بیست و سه سال و شش ماه کامل در حال دعوت سپری فرمود و این بیست و سه را ضرب در بیست کنید و حاصل آن چهل و شش میشود. خواب صادقانه بخشی از چهل و شش بخش نبوت میباشد یعنی مدت وحی. خواب صادقانه چون وحی درست است و این نوعی اطمینان بخشی به ماست. اما خداوند بزرگ میفرماید:
﴿بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾
﴿آرى هر كس كه خود را با تمام وجود به خدا تسليم كند و نيكوكار باشد پس مزد وى پيش پروردگار اوست و بيمى بر آنان نيست و غمگين نخواهند شد.﴾
مژده و بشارت خواب نیک است.رؤیای خوب یکی از بشارتهای زندگی دنیا است:
حدیثی وجود دارد که میگوید:از عبدالله بن ابوقتاده از پدرش ر.ایت شده که گفته است: نبی اكرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
«الرُّؤْيَا الصَّالِحـــَةُ مِنَ اللَّهِ وَالْحُلُمُ مِنَ الشَّيْطَانِ فَإِذَا حَلَـمَ أَحَدُكُمْ حُلُمًا يَخَافُهُ فَلْيَبْصُقْ عَنْ يَسَارِهِ وَلْيَتَعَوَّذْ بِاللَّهِ مِنْ شَرِّهَا فَإِنَّهَا لا تَضُرُّهُ.»
«خواب نیک از جانب خدا و خوابهای پریشان از جانب شیطان است. پس هرگاه، یكی از شما خواب پریشانی دید و ترسید، سمت چپ خود تُف كند و از شر آن به خدا، پناه ببرد. آنگاه، ضرری به او نمیرساند.»
از جمله بشارتهای زندگی دنیوی خوابهای صادقانه است. ایشان صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: از بشارتهای زندگی دنیا خوابهای صادقانهای است که مؤمن میبیند یا برایش میبینند. اما حدیث دقیقی که پیشتر روایت شد، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم میفرماید:
از ابوهریره روایت شده که گفت: از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که فرمود:
((لَمْ يَبْقَ مِنَ النُّبُوَّةِ إِلا الْمُبَشِّرَاتُ قَالُوا: وَمَا الْمُبَشِّرَاتُ؟ قَالَ: الرُّؤْيَا الصَّالِحَةُ))
«از نبوت تنها مبشرات آن باقی مانده است. گفتند: مبشرات چیست؟ فرمود: خوابهای نیک وصادقانه.»
رؤیای خوشحال کننده از طرف خداست و بشارت است و رؤیای پریشان کننده از شیطان است و ترساندن است:
به این حدیث که مسلم و بخاری روایت کرده اند توجه نمایید:
((عَنْ أَبِي سَلَمَةَ قــَالَ: إِنْ كُنْتُ لأرَى الرُّؤْيَا تُمْرِضُنِي قَالَ: فَلَقِيتُ أَبَا قَتَادَةَ فَقَالَ: وَأَنَا كُنْتُ لأَرَى الرُّؤْيَا فَتُمْرِضُنِي حَتَّى سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: الرُّؤْيَا الصَّالِحـَةُ مِنَ اللَّهِ فَإِذَا رَأَى أَحَدُكــُمْ مَا يُحِبُّ فَلا يُحَدِّثْ بِهَا إِلا مَنْ يُحِبُ،ّ وَإِنْ رَأَى مَا يَكْرَهُ فَلْيَتْفُلْ عَنْ يَسَارِهِ ثَلاثًا، وَلْيَتَعـَوَّذْ بِاللَّهِ مِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ وَشَرِّهَا وَلا يُحَدِّثْ بِهَا أَحَدًا فَإِنَّهَا لَنْ تَضُرَّهُ))
«از ابی سلمه روایت شده که گفت: هر وقت خواب میدیدم مرا بیمار مینمود. گفت: ابوقتاده را دیدم و او گفت: من هم وقتی خواب میدیدم بیمار میشدم تا آنکه از رسول الله شنیدم که فرمود: خواب خوب از سوی خداست و اگر کسی چیزی را که دوست دارد در خواب ببیند نباید آن را جز برای کسی که دوستش دارد بازگو کند و اگر خواب ناگواری ببیند باید از شر آن و از شر شیطان به خدا پناه ببرد و سه بار به سمت چپ تف کند و آن را برای کسی بازگو نکند که این خواب گزندی به وی نخواهد رساند.»
خوشبختی نامحدود انسان در وقت دیدن پیامبر در خواب:
برادران بزرگوار ما، بسیاری میگویند ما پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را دیدیم و طبعا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:از ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده که فرمود:
«مَنْ رَآنِي فِي الْمَنَامِ فَقَدْ رَآنِي فَإِنَّ الشَّيْطَانَ لا يَتَمَثَّلُ بِي».
«کسی که مرا در خواب ببیند خوابش درست است؛ زیرا شیطان نمیتواند خود را به شکل من در آورد.»
یک سال در حج عمره بودم و وقتی بازگشتم یکی از درسهای یکشنبه را در بارهی عمره تدریس میکردم باری یکی از برادران ما که اکنون در سفر است و برادری راستگو و خداترس است به خانه میرود و سر بر بالین میگذارد و خواب میبیند که در مدینهی منوره است. در کنار آرامگاه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم میایستد و میبیند پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پشت نردهها ایستاده است و نام و احوال او را جویا میشود و اینکه هر جا رود بر او درود وسلام فرستد. این برادر میگوید یک ماه کامل در محبت الهی و خوشبختی توصیف ناپذیری ذوب شده بود.
حقیقت این است که وقتی کسی ایشان صلی الله علیه وآله وسلم را در خواب یا رویا ببیند:
«مَنْ رَآنِي فِي الْمَنَامِ فَقَدْ رَآنِي فَإِنَّ الشَّيْطَانَ لا يَتَمَثَّلُ بِي».
«کسی که مرا در خواب ببیند خوابش درست است؛ زیرا شیطان نمیتواند خود را به شکل من در آورد.»
خواب دیدن پیامبر، خواب پریشانی و تخیلات شیطانی نیست:
اما دقت کنید که خواب پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم خواب پریشان و الهامات شیطانی نیست به شرط آن که وی را به همان شکلی ببینید که در کتب صحاح بیان شده است. اگر در خواب با رنگی غیر از رنگ خودش و با اندام و جسم و اندازهای غیر از آنچه بوده دیده شود این پیامبر نبوده و بلکه شخص گمان کرده او پیامبر است.علما گفتهاند: خواب پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم تنها در صورتی درست است که به همان شکلی باشد که در کتب صحاح آمده است.
"باب در توصیف پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم که خوش سیما ترین انسان بود."
و در صحیح مسلم آمده:
((عَنِ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ رَضِي اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ: كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مَرْبُوعًا بَعِيدَ مَا بَيــْنَ الْمَنْكِبَيْنِ لَهُ شَعَرٌ يَبْلُغُ شَحْمَةَ أُذُنِهِ رَأَيْتُهُ فِي حُلَّةٍ حَمْرَاءَ لَمْ أَرَ شَيْئًا قَطُّ أَحْسَنَ مِنْهُ ((
«از براء بن عازب روایت شده که گفته است: نبی اكرم صلی الله علیه وآله وسلم دارای قامتی متوسط بود و شانههایش با یكدیگر فاصله داشت. موهایش به نرمه گوشهایش میرسید. او را در لباس یمنی سرخ رنگی دیدم كه هرگز چیزی زیباتر از او ندیدهام.»
((عنْ أَنَسٍ قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْــهِ وَسَلَّمَ مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ خُلُقًا وَلا مَسَسْتُ خَزًّا قَطُّ وَلا حَرِيرًا ولا شَيْئًا كَانَ أَلْيَنَ مِنْ كَفِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَلا شَمَمْتُ مِسْكًا قَطُّ وَلا عِطْرًا كَانَ أَطْيَبَ مِنْ عَرَقِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ))
«از انس روایت شده که گفته است: رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم خوش سیماترین انسان بود و هیچ ابریشم و حریر و یا چیز نرمتری از دست رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم را لمس نکردهام و هیچ عطر و بویی خوش بوتر از عرق رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نبوییدهام.»
((عَنْ أَنَسٍ قَالَ: كـَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَزْهَرَ اللَّوْنِ كَأَنَّ عَرَقَهُ اللُّؤْلُؤُ إِذَا مَشَى تَكَفَّأَ وَلا مَسِسْتُ دِيبَاجَـةً ولا حَرِيرَةً أَلْيَنَ مِنْ كَفِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ولا شَمِمْتُ مِسْكَةً وَلا عَنْبَرَةً أَطْيَبَ مِنْ رَائِحَةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ((
از انس روایت شده که گفته است: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم دارای رنگ روشن بود، عرق آن حضرت انگار مروارید بود و چون راه میرفت محکم گام بر میداشت و هیچ ابریشم و حریر و یا چیز نرمتری از دست رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم را لمس نکردهام و هیچ عطر و بویی خوش بوتر از عرق رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نبوییدهام.»
((عَنْ عَلِيٍّ رَضِي اللــَّهُ عَنْهُ قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَيْسَ بِالطَّوِيلِ وَلَا بِالْقَصِيرِ ضَخْمُ الرَّأْسِ وَاللِّحْيــَةِ شَثْنُ الْكَفَّيْنِ وَالْقَدَمَيْنِ مُشْرَبٌ وَجْهُهُ حُمْرَةً طَوِيلُ الْمَسْرُبَةِ ضَخْمُ الْكَرَادِيسِ إِذَا مَشَى تَكَفَّأَ تَكَفُّؤًا كَأَنَّمَا يَنْحَطُّ مِنْ صَبَبٍ لَمْ أَرَ قَبْلَهُ وَلَا بَعْدَهُ مِثْلَهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ((
«علی رضی الله عنه میگوید: قامت پیامبر اکرم نه بسیار بلند و نه بسیار کوتاه بود. پنجههای دست و پایش پهن و درشت بود. سری بزرگ داشت و از مفصلهای بزرگی برخوردار بود. خط موی ریز و نازکی از سینه تا ناف کشیده شده بود. هنگام راه رفتن با قدرت و وقار راه میرفت طوری که گویا از سراشیبی پایین میآید. کسی مانند آن حضرت صلی الله علیه وآله وسلم پیش و پس از ایشان ندیدهام.»
وأجمل منك لم تر قط عيني وأفضل منك لم تلد النساء
خلقت مبرَّأً من كل عـيــــــــــب كأنك قد خلقت كما تشـاء
چشم من هرگز به زیباتر از تو وا نشد ز هیچ زنی زیباتر از تو زاده به دنیا نشد
از هر عیبی به دور آفریده تو را عزیز گوئیا خود خواستهای چنین تصویر تمیز
***
دیدن رسول الله در خواب حرامی را حلال و حلالی را حرام نمیکند:
مهم ترین چیزی که در این درس است این است که خواب پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم توسط مؤمن حرامی را حلال نمیکند و حلالی را نیز حرام نمیکند و هیچ چیزی را که توسط شرع ثابت شده تغییر نمیدهد و نه چیزی بر شریعت میافزاید و نه چیزی از آن میکاهد و اگر هزار بار ایشان را ببینید شریعت تغییری نمیکند.گفتهاند که در زمان علامه بزرگ شیخ عزالدین بن عبد السلام مردی بینوا زندگی میکرد. او پیامبر را در خواب دید که در فلان زمین گنجینهای است. به دنبال آن بگرد و آن را پیدا کن و زکات آن را نپرداز.
روشن است که زکات گنج: خمس است. اگر کسی یک خشت طلا ببیند بر او واجب است که خمس آن را به عنوان زکات بدهد و دو و نیم درصد نیست. این مرد آن گنجی را که پیامبر در خواب به او گفته بود گشت و پیدا کرد و از عز بن عبدالسلام در این باره پرسید و گفت: چکار کنم که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در خواب به من گفت این زکات ندارد؟ وی پاسخ داد: خمس آن را به عنوان زکات بده. فتواهای پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در زندگی و بیداریاش بر فتواهایی که در خواب به شما میدهد، مقدم تر است و من فکر میکنم به دلیل بینوایی و نیاز فراوان فراموش کردهای یا خیال میکنی که گفته زکاتش را نپرداز و افضلتر از نظر من این است که ایشان به تو فرموده: زکات آن را بپرداز.
به همین دلیل موضوع خواب حرامی را حلال نمیکند و حلالی را حرام نمیکند و چیزی از شریعت نمیکاهد یا بدان نمیافزاید و افراد بر اساس آن ارزیابی نمیشوند. توجه کنید که گاهی این خواب بهانه میآفریند. فلان عالم در خواب دیده است که فلان شخص در حالی با او دعوا و مشاجره میکند که از او ارث میبرد. این را قاعدهای برای خود نپندارید. انسان بر اساس یک خواب ارزیابی نمیشود. بلکه با کار و تقوا و خداپرستی است که انسان سنجیده میشود. هر ارزیابی که برخاسته از خواب باشد، باطل است. اگر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را دیدید و بر خلاف شرع چیزی به شما فرمود در خواب خود شک کنید و به تبعیت از شریعت بپردازید. این دین ماست. دین ما دین علم است. اما خواب یک اشاره است و حکم شرعی بر اساس آن وضع نمیشود. یک آرامش، یک هشدار و یا یک ارتباط مستقیم از سوی خداست. زیرا خداوند میفرماید:
﴿وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ﴾
﴿و پروردگارت را پرستش كن تا اينكه مرگ تو فرا رسد.﴾
شما مکلف هستید تا وقت مرگ خداوند را بپرستید و هر چه در خواب میبینید باعث تأخیر یا تعجیل در این امر نمیشود. این خواب تنها یک بشارت برای شماست اما این که بخواهید حقیقتی را بر این امر استوار سازید این امکان ندارد.شنیدیم که برخی احادیث شریف را به خاطر خواب دیدن پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم تصحیح میکنند و میگویند: این را به مسئولیت من تصحیح کنید چون من پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را دیدهام. این عاقلانه نیست. دین ما دین خواب و رؤیا که نیست. مردی ادعا میکرد هر وقت حدیثی بر او عرضه میشود پیامبر را در خواب میبیند و درستی یا نادرستی حدیث را به او میفرماید. شخصی آمد و حدیث صحیحی را به او عرضه نمود در حالی که دروغ میگفت. ادعا کرد که پیامبر را در خواب دیده و به او گفته من این حدیث را گفتهام و او نیز کتاب را باز